دوش بود و نوش بود و بی هوش بود
این شعر نیست بلکه گلواژه ای است برای شروع متنم
رفتیم شب نشینی البته من بچه خوبی بودم زود برگشتم
همه بودند، گفتیم و خندیدیم و خوردیم
البته میوه و شام را من نموندم فقط پفک، چیپس، تخمه و چایی خوردم من
اما چیزی که خوب بود اینکه بعضی از دوستان را که میشناختم اما ندیده بودم را دیدم مثل امید حسینی و چندتن دیگر
ساما هم که ساناز شد
همین
دوش بود و نوش بود و هوش