سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مردود

مطالب اخیر وبگاه

لینک دوستان وبگاه

آرشیو مطالب

برچسب‌ها

طراح قالب

ثامن تم؛مرجع قالب و ابزار مذهبی وبلاگ و سایت
یا صاحب الزمان (عج) السلام علیک یا اباصالح المهدی (عج) یا مهدی ادرکنی ...

یا علیامشب علی(ع) میهمان سفره ام کلثوم است، علی(ع) امشب مملو از تلاطم است، گویی او از چیزی با خبر است که دختر نیست، زمان خوردن افطار فرا میرسد، ام کلثوم سفره را پهن کرده و در آن نان، نمک و کاسه ای شیر گذاشت، علی(ع) از این کار دختر گله کرد و گفت: آیا تا به حال دیده ای که بر سر سفره علی دو نوع غذا باشد؟علی(ع) از دختر خواست شیر را بردارد و با نان و نمک افطار کرد.

شباهنگام علی(ع) مدام به حیاط منزل دختر رفته و به آسمان نگاه میکند و مدام انا لله و انا الیه راجعون میگوید، گویی شوق وصال علی را فرا گرفته، ام کلثوم نگران میشود، از علی(ع) داستان را میپرسد اما علی(ع) از موضوع هیچ نمیگوید.

علی(ع) شب را همانند سایر شبهای عمرش بیدار بود، ولی گویی این شب متفاوت بود، نماز شب علی(ع) متفاوت بود، امشب علی(ع) با شوق و ترس بیشتری نماز میخواند، گویی او این نماز را به واقع در آسمان ها میخواند.

علی(ع) لباسش را پوشید و  به سمت مسجد به راه افتاد، دستگیره در به التماس علی(ع) افتاد، اما علی(ع) باید میرفت، پرندگان خانگی خواستند مانع رفتن علی(ع) شوند، اما علی(ع) باید میرفت، آری او باید میرفت و رفت.

کسی را در مسجد بیدار کرد، آری علی(ع) ابن ملجم را از خواب بیدار کرد که برخیز و به کارت برس، علی(ع) دوست داشت که برود، گویی او میخواست امتش را نفرین کند، آری علی(ع) امت را نفرین کرد و از خدا خواست علی(ع) را از امتش بگیرد.

علی(ع) متفاوت از همه بود، ولادتش در بهترین ماه های خدا و در رجب، مکان تولدش در بهترین مکان زمین که خانه کعبه بود، شهادتش هم در بهترین ماه خدا، از این ماه در بهترین شب که شب قدر بود، از این شب در بهترین زمان که سحر گاه بود و از این سحر گاه در بهترین مکان که خانه خدا بود و از این مکان هم در بهترین گوشه که محراب بود و از این محراب هم در بهترین حالت که نماز بود  و از این نماز هم در بهترین حالت که سجده به پروردگار بود.

آری شمشیر زهر آگین شقی ترین مردمان فرق مبارک علی(ع) را شکست، حسن(ع) و حسین(ع) به بالین علی(ع) رسیدند، علی(ع) از حسن(ع) خواست نماز را ادامه دهد.

تمام خواست علی(ع) عبادت و خواست خدا بود، علی را به خانه بردند، و 21 رمضان کوفه یتیم شد.


نویسنده فرشاد براتی در جمعه 90/5/28 | نظر
تمامی حقوق مادی و معنوی این وبگاه محفوظ و متعلق به مدیر آن می باشد...
طراحی و بهینه سازی قالب : ثامن تم ( علیرضا حقیقت )