دلم گرفته از تمام بودن ها و نبودن هایی که حتی نمی توان از آن به عنوان بود و نبود نام برد، از اینکه بعضی وقتها چه در جایی باشیم و چه نباشیم برای دیگران هیچ تاثیری ندارد.
بعضی وقتها با خودم فکر می کنم که واقعا آیا خدا ما را خلق کرد که چنین باشیم و دیگران از وجود ما هیچ نفعی نداشته باشند؟
باز هم صد رحمت به کسانی که بود و نبودشان برای دیگران تفاوتی ندارد، این افراد در مقابل کسانی که دیگران امیدوار به نبودنشان هستند بسیار خوب هستند.
بعضی از انسانها چنان رفتار می کنند که بودنشان برای دیگران عذاب و نبودنشان برای آنها خوشایند است؛ فکری که برخی مواقع می کنم اینه که این افراد به چه چیز زندگی خود دل خوش کرده اند؟ واقعا زندگی آنها غیر از کینه خود از دیگران و دیگران از او معنایی دارد؟
ای کاش ما از آنها نباشیم که ...