همه ی حاصل من علی مسوزان دل من
پیش چشمان عدو داغ تو شد شامل من
بعد رفتن تو با این دل خونین چه کنم؟
خنده و هلهله ها ببین شده قاتل من
ای علی اکبر من ـ ای علی اکبر من(2)
آرزوی پدره جوون اون یارش باشه
وقت پیری که می آد همیشه غمخوارش باشه
خدا هیچ وقت نیاره بر حال و روز پدری
روز قتلِ پسرش مثل شبِ تارش باشه
ای علی اکبر من ـ ای علی اکبر من(2)
همه ی هستی من برس به دادِ پدرت
پدر خونجگر و خسته دل و جون به سرت
خیز و تا عمه نیامده به خیمه برویم
همه ی خیمه شده از غم تو در به درت
ای علی اکبر من ـ ای علی اکبر من(2)
ای خدا با جسم این شبه پیمبر چه کنم؟
به دل خون شده ی زهرای اطهر چه کنم؟
همگی ناله کنان آمده اند دور و برم
با سرشک دیده ی حضرت حیدر چه کنم
ای علی اکبر من ـ ای علی اکبر من(2)