به خاطر شلوغی دم در اتوبوس ایستاده بودم، راننده هی غر میزد که کرایه ها کمه و برای من نمیصرفه، از اول مسیر تا آخر مسیر غر زد و غر زد و غر زد؛ همین که رسیدیم به ایستگاه آخر راننده دید که یکی از همکاراش داره اتوبوسش را میشوره، داد زد و جلوی همه مسافره گفت: ممد ول کن بابا آخه مسافر 50 تومنی ارزش این کارا را داره؟
از اتفاق عصر همون روز هم با همون اتوبوس و همون راننده رفتم خونه، دیگه حال غر زدن نداشت، اما داشت با یکی از مسافرا صحبت میکرد که من خیلی خیلی اتفاقی صداش را شنیدم که میگفت: صد بار به این راننده ها گفتم بیاید گرونش کنیم، ولی نمیان، من که اگه تنها نبودم از همه صد میگرفتم؛ فوق بالاش جریمه میشیم که با هم شراکتی میدیم.
البته این میون یه چیزی خیلی جالب بود و اونم این که میگفت من تا حالا خیلی جریمه شدم، اما پارتی دارم و یکیش را پرداخت نکردم.
پی نوشت:
به دلیل اینکه توی قم فرهنگی به نام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی نیست، سعی میکنم از اتوبوس اصلا استفاده نکنم
پس نوشت:
جا گذاشتن کیف پولم توی خونه توفیق اجباری به من داد تا بتونم با طرز فکر یکی از راننده ها آشنا باشم.
بعد نوشت:
به جای اینکه درست کنن این وضعیت را، دارن خراب ترش هم میکنن، خطی که من باهاش رفتم، خط نوبهار بود، این مسیر یکی از مسیراییه که با وجود مشکلاتی که در زمینه حمل و نقل برای مردم داره خط واحدش هر موقع پر بشه حرکت میکنه، حالا فکرش را بکن اون بدبختی که پول تاکسی نداره باید چند ساعت سر ظهر بشینه توی این ماشین که پر بشه؟!